با سلام و خسته نباشید به تموم همشهری های گلم.

امسال منبع اصلی اقتصاد روستا یعنی زعفران با سرما زدگی مواجح شد به گفته ی بزرگان روستا تکرار این سرما زدگی زعفران ها را می توانداز بین ببرد هنوز که از برف و باران خبری نیست اینم بگم که امسال به علت همین سرما زدگی از انجیر و انار خبری نبود

کو کجا رفت ....

یادش بخیر چه زمانی بودمردم ساعت چهار صبح بلند می شدند تا آماده بشوند برای رفتن به سر زمینهای زعفران برای چیدن گل (گل ورزدن )یادش بخیر مرد چقدر خوشحال بودن با چه شور وشوقی در برف وسرما وباران  میرفتن یادش بخیر مردم چقدر گل داشتن که پر کردن آن از توان خودشان خارج بود ومجبور بودن یا بفروشند یا به شهر ببرند وبه مردم شهر بدهند برای پرکردن وعده ای  هم که  اهل فروختن گل نبودن از شهر های مجاور کارگر می آوردن تا به آنها کمک بکنند یادش بخیر اون سالها مردم همه نهارشون رو سر زمینها شون میخوردن چون که گل زیاد بود نمی توانستند به خانه هایشان بیایند بعضی وقتها هم در یک روز نمی توانسند همه گلها را جمع کنند وگلها به اصطلاح خودمون دو روزه ویا سه روزه می شد.یادش بخیر چه شبهایی داشتیم قوم وخویشها  همه دور هم جمع می شدند وتا نصف شب مشغول کار بودن چه صفایی داشت ...چه داستانها که می گفتند تا بچه ها خوابشان نبرد وگل پر بکنند این موقع که می شد مشهدی ها همه به روستا می آمدن واین گلها بهونه ای می شد تا همه قوم وخویشها همدیگر راببینند .

اما حالاچی ؟...

امسال که مردم همه خود را آماده کرده بودن که میخواهند گل زعفران جمع کنند همه قند هاشون را شکسته بودن وبرای خودشان نون پخته بودن تا وقتشان در صف نانوایی تلف نشود مردمی که کارهای معوقه خودرا انجام داده بودن بودند ومنتظر یک ماه پرو برکت بودند اما چی شد در حالی که آن سالها 15آبان به قول خودمون زور گلها بود اما امسال مردم در روزهای اول که زمینها شان چند گلی داد یکی دوروز به امید اینکه الان که بروند با زمینهای پر گل رویرو می شوندهر روز  صبح زود می رفتند اما وقتی گلی ندیدن دیگه صبح زود نرفتن این روزها همه خوابشان را کامل میکنند صبحانه شان را میخورن وبا خیال راحت در هوای گرم به سر زمین ها می روند و یک ساعت بعد با دست خالی به خانه برمی گردند وشب هم ساعت نه که میشه دیگه کسی بیدار نیست وهمه خوابند شهری ها  هم که آمده بودند تا گل های زمینها یشان را جمع کنند همه دست خالی به شهر برگشتند .

چرا واقعا چرا اینجوری آیا این وضع در سالهای بعد هم خواهد بود یا اینکه خدا ما راخواهد بخشید واصلا امسال چرا اینجوری شد اکثر مردم بر این باورند که برفی که پارسال آمد باعث شده که پیاز زعفران از سرما بسوزد وباعث خشک شدن پیاز ها شود. وخود همین برف به نظر شما چرا آمد برفی که نتنها آبی نداشت بلکه سرمایی داشت که همه محصولات را ازبین برد آیا این بخاطر گناهان زیاد ما مردم بود  یا اینکه دراین هم مصلحتی بوده  در هر حال هرچه که بوده امید واریم خداوند به مارحم کند واین وضع واین خشکسالی های پی درپی ادامه نداشته باشد که دراین صورت معلوم نیست چی به سر کشاورزان بیاید .

امسال زعفران    نیست نیست نیست.......

خداخودش بداد کشاورزان برسه

بعد از گذشت 13 چهارده روز روز از ماه آبان هنوز خبری از گل زعفران نیست واین در حالی است که سالهای قبل به قول خود مردم روستا 15 ابان زور گلا  بوده .مردم میگن اصلا شاید امثال گلی نباشه آخرین اخبار از قیمت زعفران مثقالی 12000تومان ویک من گل تربت به 85000تا90000تومان است ولی خوب چه فایده جای گلش خالی

چرا ؟چرا ؟ چرا؟

برای ما بنوسید که چرا طی چند سال اخیر ازدواج دختر وپسر های روچینی با سقینی زیاد شده است و آیا این روابط ادامه خواهد داشت یا خیر ؟؟؟؟

شما میتوانید در پایین این مطلب در قسمت اینجا نظر بدهید نظرات خود را یرای ماارسال کنید تا بعد از یکماه آن را به اسم  خودتان منتشر کنیم  .

آقای محمد دهقان همکار گرامی ما در وبلاگ روستای سقی به این سوال اینطور جواب میدهند:

سلام
ممنون که این سوال را مطرح کردین
1 - قرابت فرهنگی
2 - روابط قوم و خویشی
3 - داشتن ملک و املاک در روچی
4 - خوش اخلاقی روچینی ها و ارتباط موثر آنان
5 - نزدیکی این دو روستا با یکدیگر
6 - روچینی ها خوبن - واقعا خوبن
موفق باشید.

عیدی خدا به مردم روستای ما امروز رسید

طی آخرین گزارشات از روستایمان روچی باید به اطلاعتون برسونم که اولین باران بهاری امروز دوشنبه در روستایمان بارید وباعث خوشحالی مردم شد

به گزارش خبرنگار ما در روستا حدودا 9میلیمتر باران باریده که این خود میتواند کمک زیادی برای کشاورزان باشد

خبرهای جدید ؛

1-بعد از 25سال در روستامون 40سانتیمتر برف بارید بطوری که اکثر کوچه ها بسته شدند ومردم از تراکتور برای باز شده کوچه ها استفاده کردند

2-میگن برای ایام محرم امسال از قم یک روحانی آمده تا برای مردم سخرانی کنه ولی این کار بدون هماهنگی شورای روستا بوده و هیشکی از چگونگی اومدن او خبر نداره واین قضیه در حاله ای از ابهام باقی مانده !

3-امروز جمعه هم در روستا مراسم تعزیه خوانی بوده وهیئت ومردم همگی مهمان آقای رجبعلی کیوانپور بوده اند.

             قابل توجه همشهریان عزیز